loading...
طراحی طلا و جواهر
طراحی طلا و جواهر بازدید : 7 یکشنبه 23 آذر 1399 نظرات (0)

 

الماس Cora Sun-Drop Diamond

الماس يکي از شناخته شده ترين و پرطرفدارترين سنگهاي قيمتي است. آنها از دوران باستان به عنوان وسايل تزئيني مورد استفاده قرار مي گرفته اند. سختي الماس و پراکندگي بالاي آن در نور - که "الماس" مشخصه آن است - آن را براي کاربردهاي صنعتي مفيد و به عنوان جواهرات مناسب مي کند. الماس کالايي بسيار مورد معامله است که چندين سازمان براي درجه بندي و تأييد آنها براساس "چهار C" ايجاد شده است که عبارتند از رنگ ، برش ، وضوح و عيار. ويژگي هاي ديگر مانند وجود يا عدم وجود فلورسانس نيز بر مطلوبيت و در نتيجه ارزش الماس مورد استفاده براي جواهرات تأثير مي گذارد. از الماس در حلقه هاي نامزدي استفاده مي شود. اين عمل در اوايل قرن 15 در بين اشرافيت اروپا ثبت شده است ، اگرچه ياقوت و ياقوت کبود سنگهاي قيمتي مطلوب تري بودند. محبوبيت مدرن الماس تا حد زيادي توسط معادن De Beers Consolidated Mines ايجاد شد که اولين معادن بزرگ الماس در آفريقاي جنوبي را تأسيس کرد. از طريق يک کار تبليغاتي که از دهه 1930 آغاز شد و تا اواسط قرن 20 ادامه داشت ، دي بيرز الماس را به عنوان يک بخش اصلي از روند نامزدي و نمادي از وضعيت مطلوب بدست آورد. ارزش بالاي اين الماس ، نيروي محرکه ديکتاتورها و نهادهاي انقلابي ، به ويژه در آفريقا ، با استفاده از کار برده و کودک براي استخراج الماس خون براي تأمين درگيري ها است. اگرچه از نظر رايج مردم ارزش آن را از نادر بودن آن بدست مي آورند ، اما الماسهاي با کيفيت سنگهاي قيمتي در مقايسه با سنگهاي قيمتي نادر مانند الکساندريت بسيار رايج هستند و توليد جهاني الماس خشن سالانه حدود 130 ميليون قيراط (26 تن) تخمين زده مي شود.

تاريخچه

روند الماس براي حفاري مهره هاي زينتي به هزاره دوم قبل از ميلاد مسيح برمي گردد. باستان شناساني که در يمن کار مي کنند مهره هايي با شواهد حفاري الماس را از 1200 قبل از ميلاد تا قرن اول ميلادي از محل هاجر الريحاني و در حالي که حفاري الماس دوتايي از قرن 7 قبل از ميلاد انجام داده اند ، حفاري کرده اند. روش مته الماس دوبل قبل از 600 سال قبل از ميلاد (قرن 7 قبل از ميلاد) در هند غربي وجود داشت. همچنين شواهدي از روش حفاري الماس دوتايي از جنوب تايلند وجود دارد که قدمت آن به 400 سال قبل از ميلاد مسيح باز مي گردد. قبل از کشف الماس در برزيل در دهه 1700 ، هند تنها مکاني بود که در آن الماس استخراج مي شد. اشارات اوليه به الماس در هند از متون سانسکريت است.  Arthashastra of Kautilya از تجارت الماس در هند نام مي برد. آثار بودايي با قدمت از قرن 4 قبل از ميلاد ، الماس را به عنوان سنگي شناخته شده و گرانبها توصيف مي کنند اما به جزئيات برش الماس اشاره اي نمي کنند. توصيف ديگر هندي که در آغاز قرن 3 نوشته شده است ، استحکام ، نظم ، درخشندگي ، توانايي خراشيدن فلزات و خصوصيات شکست خوب را به عنوان خصوصيات مطلوب يک الماس بيان مي کند. کالکوتا مرکز تجاري مهم الماس در مرکز هند بود. الماس در شرق و غرب هند تجارت مي شد و توسط فرهنگ هاي مختلف به دليل مصارف هندسي يا صنعتي مورد شناسايي قرار مي گرفت. پليني بزرگتر ، نويسنده رومي ، در کار خود Naturalis Historia ، به کاربردهاي زينتي الماس و همچنين به دليل سختي آن ، به مفيد بودن آن در حکاکي ها اشاره کرد. با اين وجود کاملاً ترديدآميز است که منظور پليني از الماس است ، و فرض بر اين است که در واقع چندين ماده معدني مانند کوراندوم ، اسپينل يا حتي مخلوط با مگنتيت با کلمه  "adamas"  ذکر شده اند. الماس سرانجام در سراسر جهان گسترش يافت ، حتي اگر هند تا زمان کشف الماس در برزيل در سال 1725 تنها منبع اصلي سنگ قيمتي باقي مانده باشد. در يک اثر چيني از قرن 3 قبل از ميلاد ذکر شده است: "خارجي ها آن را [الماس] مي پوشند با اين اعتقاد که مي تواند تأثيرات شيطاني را دفع کند." چيني ها که در کشور خود الماس پيدا نکردند ، در ابتدا از الماس به عنوان جواهر استفاده نمي کردند اما از آن به عنوان "چاقوي برش يشم" استفاده مي کردند. الماس ها از هند به روم باستان رسيدند. الماس همچنين در سال 700 در بورنئو کشف شد و توسط بازرگانان جنوب شرقي آسيا مورد استفاده قرار گرفت. 

عيار

وزن قيراط جرم يک الماس را اندازه گيري مي کند. يک عيار 200 ميلي گرم تعريف مي شود (حدود 0.007 اونس انسداد). واحد نقطه اي - برابر با يک صدم عيار (0.01 قيراط يا 2 ميلي گرم) - معمولاً براي الماسهاي کمتر از يک عيار استفاده مي شود. ساير موارد برابر ، قيمت هر قيراط با وزن قيراط افزايش مي يابد ، زيرا الماسهاي بزرگتر هم نادرتر هستند و هم براي استفاده به عنوان سنگهاي قيمتي مطلوب ترند. قيمت هر قيراط با افزايش اندازه به صورت خطي افزايش نمي يابد. در عوض ، جهش هاي شديدي در اطراف اوقات عيار قيراط وجود دارد ، زيرا تقاضا براي الماسهايي که وزن آنها بيش از يک نقطه عطف است ، بسيار بيشتر از آنهايي است که وزن آنها کمتر است. به عنوان مثال ، يک الماس 0.99 قيراطي ممکن است به دليل تفاوت در تقاضا ، قيمت هر قيراط نسبت به الماس قابل مقايسه با 1.01 قيراط قابل توجهي پايين باشد. يک ليست قيمت الماس هفتگي ، Rapaport Diamond Report توسط Martin Rapaport ، مدير عامل گروه Rapaport نيويورک ، براي برش ، وضوح و وزن مختلف الماس منتشر مي شود.  در حال حاضر به عنوان پايه قيمت واقعي خرده فروشي در نظر گرفته شده است. جواهرات اغلب الماس را با تخفيف از طريق راپاپورت (به عنوان مثال "3 R R") با معامله معامله مي کنند. در تجارت عمده فروشي الماس هاي نگين ، از عيار اغلب در بخشهاي زيادي از الماسهاي فروشي استفاده مي شود. به عنوان مثال ، يک خريدار مي تواند 100 قيراط (20 گرم) 0.5 قيراط (100 ميلي گرم) ، D-F ، VS2-SI1 ، الماس برش عالي سفارش دهد ، اين نشان دهنده تمايل به خريد 200 الماس (100 قيراط (20 گرم) است. ) جرم کل) از آن خصوصيات تقريبي. به همين دليل ، قيمت الماس (به ويژه در بين عمده فروشان و ساير متخصصان صنعت) اغلب به ازاي هر سنگ بر اساس هر قيراط ذکر مي شود. وزن عيار کل (t.c.w.) عبارتي است که براي توصيف کل جرم الماس يا سنگ قيمتي ديگر در يک جواهر استفاده مي شود ، زماني که بيش از يک سنگ قيمتي استفاده مي شود. گوشواره هاي يک نفره الماس ، به عنوان مثال ، معمولاً در t.c.w. هنگامي که براي فروش قرار داده مي شود ، نشانگر جرم الماس در هر دو گوشواره و نه هر الماس جداگانه است. T.c.w. همچنين به طور گسترده اي براي گردنبندهاي الماس ، دستبندها و ساير قطعات جواهرات مشابه استفاده مي شود.

وضوح

شفافيت معياري از نقايص داخلي الماس است که اصطلاحاً به آن اجزا گفته مي شود. اجزا ممکن است کريستال هاي يک ماده خارجي يا يک کريستال الماس ديگر ، يا نقص ساختاري مانند ترک هاي ريز باشد که مي تواند سفيد يا کدر به نظر برسد. تعداد ، اندازه ، رنگ ، مکان نسبي ، جهت گيري و نمايان بودن اجزا مي تواند بر شفافيت نسبي الماس تأثير بگذارد. مو سسه گوهرشناسي آمريكا (GIA) و ساير سازمانها سيستمهايي را براي وضوح درجه توسعه داده اند كه بر اساس مواردي است كه براي يك متخصص آموزش ديده هنگام مشاهده يك الماس با بزرگنمايي 10 قابل مشاهده است. الماسها با در نظر گرفتن درجه بندي وضوح بالاتر به طور فزاينده اي نادر مي شوند. فقط حدود 20? از تمام الماسهاي استخراج شده داراي درجه شفافيت کافي هستند تا الماس براي استفاده به عنوان سنگ قيمتي مناسب شناخته شود. 80? ديگر به مصارف صنعتي منتقل مي شوند. از اين 20? بالا ، بخش قابل توجهي شامل يک يا چند مورد قابل مشاهده است. آنهايي که داراي نماي قابل مشاهده نيستند به عنوان "تميز کننده چشم" شناخته مي شوند و بيشتر خريداران آنها را ترجيح مي دهند ، اگرچه گاهي اوقات اجزا visible قابل مشاهده را مي توان در زير يک قطعه جواهر پنهان کرد. اکثر اجزا موجود در الماسهاي با کيفيت گوهر بر عملکرد يا يکپارچگي ساختار الماس تأثير نمي گذارد. هنگامي که در جواهرات نصب مي شود ، ممکن است مخفي بودن برخي از سخت افزارهاي نصب شده مانند قلاب را به گونه اي مخفي کند که نقص را نامرئي کند. با اين حال ، ابرهاي بزرگ مي توانند توانايي الماس در انتقال و پراکندگي نور را تحت تأثير قرار دهند. ترک هاي بزرگ نزديک يا شکستن سطح ممکن است احتمال شکستگي را افزايش دهد.

رنگ

بهترين کيفيت در درجه بندي رنگ کاملاً بي رنگ است که به عنوان الماس D در سطح جهان درجه بندي مي شود ، بدين معني که کاملاً از هر رنگي عاري است. درجه بعدي رد کمي از رنگ دارد که توسط هر متخصص ارزشيابي الماس يا آزمايشگاه درجه بندي قابل مشاهده است. با اين حال ، هنگام پوشيدن جواهرات ، اين الماسهاي بسيار روشن هيچ رنگي نشان نمي دهند و يا اينکه سايه هاي رنگ را مشخص نکنيد ، امکان پذير نيست. اينها به عنوان الماس هاي رنگي E يا F درجه بندي مي شوند. الماسهايي که ردپاي رنگي کمي دارند ، به عنوان الماسهاي رنگي G يا H درجه بندي مي شوند. الماس هاي کمي رنگ به عنوان رنگ I يا J يا K درجه بندي مي شوند. يک الماس علاوه بر بي رنگ در هر رنگي نيز يافت مي شود. برخي از الماسهاي رنگي مانند صورتي بسيار نادر هستند. يک الماس از نظر شيميايي خالص و از نظر ساختاري کاملاً شفاف و بدون رنگ و رنگ است. با اين حال ، در واقع بيشتر الماس هاي طبيعي به اندازه سنگهاي قيمتي ناقص هستند. رنگ الماس ممکن است تحت تأثير ناخالصي هاي شيميايي و / يا نقص ساختاري در شبکه بلوري باشد. بسته به رنگ و شدت رنگ الماس ، رنگ الماس مي تواند ارزش آن را کاهش دهد يا افزايش دهد. به عنوان مثال ، بيشتر الماسهاي سفيد از آنجا که يک رنگ زرد بيشتر قابل تشخيص است ، از تخفيف برخوردار مي شوند ، در حالي که الماسهاي شديد صورتي يا آبي (مانند Hope Diamond) مي توانند از ارزش چشمگيري برخوردار باشند. مجموعه Aurora Diamond مجموعه اي چشمگير از الماسهايي با رنگ طبيعي را نشان مي دهد که در هر رنگ رنگين کمان وجود دارد. اکثر الماس هايي که به عنوان سنگهاي قيمتي استفاده مي شوند ، در اصل شفاف و با کم رنگ يا الماس سفيد هستند. معمول ترين ناخالصي ، نيتروژن ، بخش کوچکي از اتمهاي کربن را در ساختار الماس جايگزين مي کند و باعث ايجاد رنگ مايل به زرد تا قهوه اي مي شود. اين اثر تقريباً در همه الماسهاي سفيد وجود دارد. در تنها نادرترين الماس رنگ اين اثر غيرقابل تشخيص است. GIA يک سيستم رتبه بندي براي رنگ در الماس سفيد ايجاد کرده است ، از D تا Z (با D "بي رنگ" و Z داراي رنگ زرد روشن است) ، که به طور گسترده اي در صنعت پذيرفته شده است و به طور جهاني شناخته شده است ، و چندين سيستم قديمي را جايگزين مي کند . سيستم GIA از يک مجموعه معيار از الماس هاي طبيعي با درجه رنگ شناخته شده ، همراه با شرايط نوري استاندارد و با دقت کنترل شده استفاده مي کند. الماس هايي با درجه رنگ بالاتر نسبت به درجه رنگ پايين تر ، تقاضاي بيشتري دارند و بنابراين گران ترند. به اندازه کافي عجيب ، الماس هاي درجه بندي شده Z نيز کمياب هستند و رنگ زرد روشن نيز بسيار ارزشمند است. الماس هاي درجه بندي شده D-F "بي رنگ" ، G-J "تقريبا بي رنگ" ، K-M "کمي رنگ" در نظر گرفته مي شوند. N – Y معمولاً زرد روشن يا قهوه اي به نظر مي رسد. بر خلاف رنگ هاي زرد يا قهوه اي ، الماس هاي رنگ هاي ديگر نادرتر و با ارزش ترند. اگرچه حتي يک رنگ صورتي کم رنگ يا آبي ممکن است ارزش يک الماس را افزايش دهد ، اما رنگ آميزي شديدتر مطلوب تر شناخته مي شود و بالاترين قيمت ها را دارد. انواع ناخالصي ها و نقص هاي ساختاري باعث ايجاد رنگ هاي مختلف در الماس مي شود ، از جمله زرد ، صورتي ، آبي ، قرمز ، سبز ، قهوه اي و ساير رنگ ها. شکل طبيعي الماس سياه به Carbonado معروف است ، سخت ترين شکل الماس متخلخل و برش آن دشوار است. الماس سياه ، الماس سياه طبيعي و ساخته شده توسط انسان است. برخي از الماسهاي سياه به دليل کيفيت ، دوام ، هزينه توليد و عوامل کمي گرانتر از ساير الماسهاي سياه هستند. الماسهايي با رنگ غيرمعمول يا شديد گاهي در صنعت الماس با عنوان "فانتزي" شناخته مي شوند. رنگ زرد شديد يکي از رنگهاي فانتزي در نظر گرفته شده و از درجه رنگهاي الماس سفيد جدا است. متخصصان سنگ شناسي سيستم هاي رتبه بندي براي الماس هاي رنگي فانتزي ايجاد کرده اند ، اما به دليل نادر بودن نسبي اين نوع الماس ها معمولاً مورد استفاده قرار نمي گيرند.

کيفيت

کيفيت برش الماس به طور گسترده اي مهمترين چهار C در تعيين زيبايي الماس در نظر گرفته مي شود. در واقع ، معمولاً تصديق مي شود که به نظر مي رسد يک الماس تراش خورده از وزن قيراط بيشتري برخوردار است و وضوح و رنگ آن از درجه بهتري برخوردار است. مهارتي که الماس با آن بريده مي شود توانايي آن را در انعکاس و شکست نور تعيين مي کند. علاوه بر اين که بيشترين اهميت را به کيفيت الماس به عنوان يک سنگ قيمتي دارد ، قضاوت کمي نيز دشوارترين است. تعدادي از فاکتورها از جمله تناسب ، صيقل ، تقارن و زواياي نسبي وجوه مختلف با کيفيت برش تعيين مي شود و مي تواند بر عملکرد يک الماس تأثير بگذارد. يک الماس با وجه هايي که فقط چند درجه از تراز بريده شده است مي تواند منجر به سنگ با عملکرد ضعيف شود. براي يک برش دور درخشان ، تعادل بين "درخشش" و "آتش" وجود دارد. هنگامي که يک الماس براي بيش از حد "آتش" بريده مي شود ، به نظر مي رسد يک زيرکونيا مکعب است ، که "آتش" بسيار بيشتري از الماس واقعي مي دهد. يک برش گرد و براق که به خوبي اجرا شده بايد نور را به سمت بالا منعکس کرده و باعث شود الماس هنگام مشاهده از بالا سفيد باشد. برش تحتاني سنگي ايجاد مي کند که در مرکز آن تاريک به نظر مي رسد و در موارد شديد ممکن است تنظيمات از بالاي الماس به صورت سايه ديده شود.

شکل

الماس همه زيبايي خود را به عنوان سنگ هاي خشن نشان نمي دهد. در عوض ، آنها بايد برش و صيقل داده شوند تا آتش و درخشش مشخصه اي را که سنگهاي قيمتي الماس به آن مشهور هستند به نمايش بگذارند. الماس ها به اشکال مختلفي بريده مي شوند که به طور کلي براي برجسته سازي اين ويژگي ها طراحي مي شوند. الماس هايي که به شکل درخشان گرد بريده نمي شوند به عنوان "برش هاي فانتزي" شناخته مي شوند. برش هاي فانتزي محبوب شامل باگت (فرانسوي ، به معني ميله يا يک نان) ، مارکي ، برش پرنسس (طرح مربع) ، قلب ، بريولت (نوعي برش گل رز) و برش گلابي. برش هاي جديدتر که به صنعت جواهرات وارد شده اند "کوسن" "تابشي" (مشابه برش هاي پرنسس ، اما به جاي لبه هاي مربع شکل با لبه هاي گرد) و برش هاي Asscher هستند. بسياري از الماسهاي رنگي فانتزي اکنون با توجه به اين سبک هاي جديد برش خورده اند. به طور کلي ، اين "برش هاي فانتزي" با همان استانداردهاي سختگيرانه برليانت هاي گرد مشتق از تولکفسکي رعايت نمي شوند و رهنمودهاي رياضي کمتر خاصي براي زاويه وجود دارد که يک سنگ تراش خورده را تعيين مي کند. برشها به شدت تحت تأثير مد قرار مي گيرند: برش باگت - که جلاي يک الماس را برجسته مي کند و آتش آن را کم رنگ مي کند - در دوره آرت دکو محبوب بود ، در حالي که برش شاهزاده خانم - که به جاي درخشش آتش الماس را برجسته مي کند - در حال حاضر محبوبيت بيشتري پيدا کرده است. برش شاهزاده خانم در ميان برش هاي الماس نيز محبوب است: از بين همه برش ها ، حداقل کريستال اصلي را هدر مي دهد. در دهه هاي گذشته شاهد توسعه برش هاي جديد الماس هستيم که اغلب بر اساس اصلاح برش موجود است. بعضي از اينها جنبه هاي اضافي دارند. بسياري از اين کاهش هاي تازه توسعه يافته را تلاشي براي تمايز مارک توسط فروشندگان الماس مي دانند تا پيشرفت واقعي در سطح هنر.

الماس Cora Sun-Drop Diamond

 الماس Cora Sun-Drop Diamond در سال 2010 در آفريقاي جنوبي کشف شد و آزمايشات نشان داد قدمتي بين 1 تا 3 ميليارد سال دارد. پس از آن تا تاريخ 24 فوريه 2011در موزه تاريخ طبيعي لندن در کنار ديگر سنگهاي قيمتي از جمله الماس Hope قرار گرفتو در نوامبر 2011 در شهر ژنو سوئيس براي قيمتي بيش از 10.9 ميليون به حراج گذاشته شد.اين جواهر که توسط شرکت بين المللي Cora کشف و تراش داده شده بود به صورت تلفني به وسيله فردي که نمي خواستنامش فاش شود به قيمت 12.4 ميليون دلار خريداري شد. الماس Cora Sun-Drop Diamond يکي از گرانبها ترين الماس شناخته شده است. اين الماس زرد که داراي 110.3 قيراط (22.1 گرم ) وزن است در سال 2011 رکورد گرانبهاترين الماس زرد جهان را از آن خود کرد و به قيمت 12.4 ميليون دلار به فروش رفت.

رنگ الماس زرد

براساس درجه بندي الماس زرد GIA، الماس Sun-Dropدر دسته Fancy Vivid Yellow Diamond قرار ميگيرد. رنگ زرد از لحاظ کميابي بعد از قرمز، سبز، آبي و صورتي قرار دارد و کلمه Fancy تنها به الماس هايي اطلاق ميشود که داراي کيفيت بسيار خوبي باشد (از هر هزار الماس تنها يک الماس داراي اين کيفيت است) اين الماس نه تنها زرد است بلکه زردي آن از نوع Vividبوده که خود نادرترين رنگ بين الماس هاي زرد مي باشد. به همين دليل اين الماس با چنين کيفيت بالا و رنگ، بسيار نادر و بسيار گرانبها است.

برش الماس زرد

الماس Sun Drop به شکل Pear Brilliant تراش داده شده است. Suzette Gomes مدير اجرايي شرکت Cora درباره انتخاب اين نوع تراش مي گويد:” تراش براي نشان دادن زيبايي واقعي جواهر حياتي است. اگر گوهر کمرنگ باشد بايد براي نگاه داشتن رنگ به شکل مربعي تراش داده شود ولي اگر گوهر پررنگ باشد شما ميتوانيد از برش گلابي مانند (Pear Brilliant) استفاده کنيد.” جالب است بدانيد که تراش اين الماس بي نظير حدود 6 ماه زمان برده است.

 

برچسب ها الماس زرد ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 74
  • بازدید کلی : 109